يكشنبه، ۷ خرداد ۱۴۰۲ | 
Saturday, 27 May 2023 | 
• برای دسترسی به بایگانی سايت قدیمی فلُّ سَفَه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی روزانه بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی زمانی بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به نسخه RSS بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.

موضوع:    
اول<۵۶۷۸۹

۱۰

۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵>آخر

: صفحه


شماره: ۶۱۹
درج: چهارشنبه، ۳۰ شهريور ۱۴۰۱ | ۷:۴۹ ب ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۳۰ شهريور ۱۴۰۱ | ۷:۵۱ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • ولایت: به رفق یا به عُنف؟

[والی می‌باید] بنای کارها تا تواند به رفق کند نه به عُنف. رسول (ص) گفت: «هر والی که با رعیّت رفق کند، با وی در قیامت رفق کنند». و دعا کرد و گفت: «بار خدایا! هر والی که با رعیت رفق کند تو با وی رفق کن، و هرکه عُنف کند تو با وی عُنف کن». و گفت رسول (ص) که «نیکو چیزی است ولایت و فرمان دادنْ کسی را که به حق آن قیام کند، و بد چیزی است ولایتْ کسی را که در حق آن تقصیر کند». 

غزالی، کیمیای سعادت، رکن دوم: معاملات، «اصل دهم: در رعیّت داشتن و ولایت راندن»، ص ۲۹-۵۲۸. 



۰

شماره: ۶۱۸
درج: سه شنبه، ۲۹ شهريور ۱۴۰۱ | ۹:۴۲ ب ظ
آخرين ويرايش: سه شنبه، ۲۹ شهريور ۱۴۰۱ | ۹:۴۳ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • ولایت ابلیس!

بدان که ولایت داشتن کاری بزرگ است، و خلافتِ خدای ـــ تعالی ـــ است اندر زمین ـــ چون بر سبیلِ عدل رود، و چون از شفقت و عدل خالی باشد خلافتِ ابلیس بُوَد، که هیچ سببْ فساد را عظیم‌تر از ظلمِ والی [ولی امر، سلطان، امام] نیست. 

و اصل ولایت داشتن علم و عمل است. 

غزالی، کیمیای سعادت، رکن دوم: معاملات، «اصل دهم: در رعیت داشتن و ولایت راندن»، ص ۵۲۵. 




۰

شماره: ۶۱۷
درج: دوشنبه، ۲۸ شهريور ۱۴۰۱ | ۸:۲۶ ب ظ
آخرين ويرايش: دوشنبه، ۲۸ شهريور ۱۴۰۱ | ۸:۲۹ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • چرا «هرروز» عاشورا و «هرجا» کربلاست؟

این سخن موجز و نغز و پُرمعنا را که «هرروز عاشورا و هرجا کربلاست» («کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا») به یقین دانسته نیست که چه کسی گفته است. برخی آن را به امام جعفر صادق (ع) نسبت داده‌اند، اما سندی برای آن در دست نیست. اما برای آن‌که «می‌اندیشد» و «عقل» را به کار می‌بندد، «ارزش» و «اهمیت» سخن به «گوینده» نیست، به «خود سخن» است. پس باید ببینیم که آیا این سخن خود واجد معنایی برای «همه‌ٔ روزها» و «همهٔ جاها» هست؟ آیا این سخن به ما کمکی برای فهم «عاشورا» و رویدادهای مشابه با آن می‌کند؟


۰

شماره: ۶۱۶
درج: شنبه، ۲۶ شهريور ۱۴۰۱ | ۴:۳۲ ب ظ
آخرين ويرايش: شنبه، ۲۶ شهريور ۱۴۰۱ | ۴:۳۴ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • افتادن ‌«حجابِ نظام»: آشکارگی «ولایت سفاهت و قساوت و خباثت»!

آنچه هر جویندهٔ حقیقت و هر انقلابی خواهان آزادی و عدالت و هر مبارز برضدّ جور و ستم «ولایت سفاهت و قساوت و خباثتّ»، نخست و پیش از هرچیز دیگر، می‌باید انجام دهد دریدن پردهٔ تزویر و برانداختن «حجاب»ی است که آدمکشان و مزدوران و مبلغان «نظام حاکم» (آخوندها و روشنفکران درباری) به نام «دین» و «معنویت» و «امنیت» و «اخلاق» خود را در آن پیچیده و از چشم مردمان پنهان کرده‌‌اند. برداشتن حجاب از هرچیز نخستین منزل در راه آشکارسازی «حقیقت» آن چیز است. «حقیقت» هرگز آشکاره نیست. «حقیقت» همواره در «حجاب» است. «حجاب» پوشش است و پوسته‌ای سخت بر روی «حقیقت». اما «حقیقت» در «نامستوری» و «آشکارگی» است. از همین روست که جویندگان راه حقیقت را همواره به به پنجه‌هایی تیز و پوست‌شکاف نیاز است تا «پوستهٔ سخت» («حجاب») چیزها را بدرند و «نقاب»‌ها را بردارند و چهرهٔ واقعی چیزها را آن‌گونه که هست از پس حجاب آنها بیرون آورند یا چندان انتظار کشند و در کمین نشینند که چیزها خود «حجاب» و «نقاب» از چهرهٔ خویش برگیرند و خود را آشکار کنند. بنابراین، گاه نیز پیش می‌آید که حتی به این پنجه‌های تیز و پوست‌شکاف و برانداختن «حجاب نظام» و برداشتن «نقاب» نیز نیاز نیست، خدا یا طبیعت یا تاریخ یا خود آنچه هست این کار را به جای ما انجام می‌دهد، و فقط به چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن نیاز است، چون «نظام» خود دیگر چنان «گندیده» است، چنان «فرتوت» و «تهی‌مغز» و «پوسیده» است که دیگر حتی توان نگهداری «حجاب نظام» و «نقاب فریبندهٔ» خود را نیز ندارد. بنابراین، دیگر نیازی به برانداختن «حجاب نظام» و برداشتن «نقاب» از چهرهٔ کریه «نظام» نیست. «حجاب نظام» به دست خودش از سرش و از تنش می‌افتد و «عورت» او، زشتی و قباحت و سفاهت و خباثت او، و آنچه نباید آشکار می‌شد بر آفتاب می‌افتد و همگان او را آن‌گونه که هست به چشم می‌بینند. برافتادن «حجاب نظام» و «نقاب» او آن لحظهٔ «حقیقت» است که همگان به عیان می‌بینند که «سلطان» برهنه است و چه اندازه زشت و ناتوان و نفرت‌انگیز و شرم‌آور. «حجاب نظام» که برافتد، کار «نظام» تمام است، چون همهٔ هیبت پوشالی او از میان رفته است و آنچه اژدهایی وحشت‌انگیز و خونخوار می‌نمود اکنون به صورت کرمی فرتوت و باریک و شکننده آشکار می‌شود که زبونی و ناتوانی او بر همگان روشن شده است.  


۰

شماره: ۶۱۵
درج: پنجشنبه، ۳ شهريور ۱۴۰۱ | ۷:۴۸ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۳ شهريور ۱۴۰۱ | ۷:۴۹ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • «کودتای امریکایی» بهتر بود/است یا «کودتای روسی»؟

اگر «سازمان نظامی حزب توده» از سال ۱۳۲۳ به بعد یا سال‌های پس از ۳۲ تا ۵۷ کودتا کرده بود، همان طور که حزب وابسته به روسیهٔ شوروی در سال ۱۳۵۷ در افغانستان کودتای کمونیستی ـ نظامی کرد، ما اکنون در چه وضعی بودیم؟ اگر «سازمان نظامی حزب توده» توانسته بود در دههٔ ۱۳۲۰ کودتا کند ما اکنون در کجای تاریخ ایستاده بودیم؟ اگر هم شاه و هم خمینی «سازمان نظامی حزب توده» را نابود نکرده بودند، ما اکنون در کجای تاریخ بودیم؟ «تاجیکستان» یا «چچن» دیگری بودیم یا «افغانستان» دیگری، یا «بلاروس»، یا شاید هم «سوریه» یا «اوکراین» دیگری؟ یا اصلاً می‌توانستیم «مجارستان» یا «چکسلواکی» یا «لهستان» دیگری باشیم!؟ شاید هم چندان فرقی نمی‌کرد، از هر راهی که می‌رفتیم درست می‌رسیدیم به همین جا که اکنون رسیده‌ایم!


۰

اول<۵۶۷۸۹

۱۰

۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵>آخر

: صفحه

top
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / يكشنبه، ۷ خرداد ۱۴۰۲
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9