يكشنبه، ۷ خرداد ۱۴۰۲ | 
Saturday, 27 May 2023 | 
• برای دسترسی به بایگانی سايت قدیمی فلُّ سَفَه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی روزانه بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی زمانی بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به نسخه RSS بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.

موضوع:    
اول<۱۲۰۱۲۱۱۲۲۱۲۳۱۲۴

۱۲۵

۱۲۶۱۲۷۱۲۸۱۲۹۱۳۰>آخر

: صفحه


شماره: ۳۱
درج: جمعه، ۲۲ مهر ۱۳۸۴ | ۲:۰۰ ق ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۲۲ مهر ۱۳۸۴ | ۲:۰۰ ق ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

آن گل که هردم در دست باديست
گو شرم بادش از عندليبان
يارب امان ده تا باز بيند
چشم محبان روی حبيبان
دُرج محبت بر مُهر خود نيست
يارب مبادا کام رقيبان

حافظ

  • باکرگی

شايد يکی از بهترين فوايد «وب» انتشار برخی مطالبی باشد که فضای عمومی جامعه اجازه‌ی انتشار يا بحث عمومی از آنها را نمی‌دهد. گرايش حاکم در جامعه‌ی ما مايل به سرکوب همه‌ی مطالبی است که ارزشهای رسمی يا افکار عمومی يا پندار حاکمان بر آنها مُهر تأييد نمی‌زند، چرا که شک و پرسش را برنمی‌تابد. اما اين امر از جهتی هم زيانبار است و آن اينکه وقتی مسائلی در فضای عمومی جامعه طرح نشدند و نهادهای رسمی يا علمی جامعه نيز موظف به پاسخگويی به آنها نشدند يا خود از روی انجام وظيفه‌ای علمی يا مدنی يا دينی درصدد پاسخگويی برنيامدند، آن وقت پاسخهايی مقبول واقع می‌شوند که در دسترس‌اند و يا سرگردانی و حيرت افراد را به رفتاری نااستوار می‌کشاند که پشيمانی و حسرت و تلخکامی از ميوه‌های آن‌اند. بحث از «بکارت» يکی از همين مسائل است.


۳۰۳۳

شماره: ۳۰
درج: چهارشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۸۴ | ۳:۱۸ ب ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۸۴ | ۱۰:۳۵ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • تغيير برنامه

امروز چهارمين روزی است که تب دارم، اما فقط ديروز را توانستم از صبح خانه باشم. يکشنبه صبح که از خواب برخاستم ديدم آب بينی‌ام راه افتاده و آب دهانم به زور پايين می‌رود و روی زبانم را کف سفيدی گرفته است. ساعت ۸:۰۰ کلاس داشتم. خودم را به کلاس رساندم و بعد خيلی زود برگشتم و سوپ جو را بار گذاشتم و پريدم تو رختخواب. چندساعتی بعد هم که سوپ جو آماده شد خوردم و استراحتی کردم. تصميم گرفته بودم هيچ قرصی نخورم. گويا کمی بهتر شدم. به گلويم دست می‌زدم ببينم ورم کرده يا نه. نه، خوب بود. آخر شب ديدم باز دارم بدتر می‌شوم. يک قرص آنتی هيستامين و يک قرص سرماخوردگی خوردم و خوابيدم.  صبح دوشنبه هم از ۸:۰۰ تا ۱۲:۰۰ کلاس داشتم و رفتم دانشگاه. جلسه‌ی شورای گروه هم تا ساعت ۱۳:۰۰ بود. از دانشگاه که زدم بيرون گيج گيج بودم. اما يکی به دادم رسيد. دکتر وحيد، از دانشکده‌ی حقوق، داشت با ماشينش می‌رفت خانه. تعارف کرد و من هم پريدم بالا. دستش درد نکند، مرا تا خانه رساند.


۲۷۹۱

شماره: ۲۹
درج: چهارشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۸۴ | ۳:۳۹ ق ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۸۴ | ۳:۴۷ ق ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

[حالا] همه قُد قُد می‌کنند، اما کيست که هنوز بخواهد در لانه بنشيند و جوجه‌‌ها زا از تخم‌ در آورد!

نيچه

  • «چاشنی» فلسفه

 

يکی دو روز پيش وقتی در «سيبستان» مهدی، در يادداشتی با عنوان «آسيب‌شناسی روشنفکران»، خواندم: «روشنفکر در يک معنا کسی است که از نقد کردن باز نمی ايستد، بت پرست و بت ساز نيست . به تعبير شريعتی و با الهام از سنت ابراهيمی بت شکن و به تعبير دريدايی شالوده شکن است»، ابتدا حيرت کردم و به خنده افتادم، اما بعد ناراحت شدم و با خودم گفتم اين چه اشتباههای احمقانه‌ای است که دوستم می‌کند. آيا آنچه در سنت ابراهيمی «بت‌شکنی» گفته می‌شود با آنچه دريدا “deconstruction” می‌گويد يکی است؟ «بت‌شکنی» واقعی پيامبری در هزاره‌ی سوم قبل از ميلاد را با نظريه‌ی فيلسوفی قرن بيستمی درباره‌ی «معنا» چه نسبت؟ اگر همه‌ی انبيا و روشنفکران از هزاره‌ی سوم ق م به بعد «شالوده‌شکن» (به ترجمه‌ی نادرست بابک احمدی) ‌بوده‌اند پس کدام روشنفکران‌اند که «شالوده‌شکن» نبوده‌اند؟ آيا بايد از اين سخن نتيجه بگيريم که پس کسی که «شالوده‌شکن» نيست «روشنفکر» نيست؟ اصلاً، چه نيازی ما را وا می‌دارد که «بت‌شکنی» ابراهيم در هزاره‌‌ی سوم قبل از ميلاد را با انديشه‌ی فيلسوفی اروپا‌يی در «نقد ادبی» مقايسه کنيم؟ حتی اگر «شالوده‌شکنی» به همان معنای «بت‌شکنی» باشد، که البته نيست.


۳۱۷۰

شماره: ۲۸
درج: يكشنبه، ۱۰ مهر ۱۳۸۴ | ۱۲:۲۵ ق ظ
آخرين ويرايش: يكشنبه، ۱۰ مهر ۱۳۸۴ | ۱۲:۲۵ ق ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • پنجره‌های رو به رو

ديروز بعد از مدتها نشستم و فيلمی ديدم از سينمای ايتاليا — سينمايی که هميشه حرفی برای گفتن دارد. به دست آوردن فيلمهای اروپايی و دارای کيفيت ممتاز هنری در اين بازار اشباع از فيلمهای خشن و پر از سکس يا بازيهای خيالی فقط از اتفاق ممکن است و البته گاهی پوسترهای غلط‌ انداز هم به ورود اين نوع فيلمها در بازار عمومی کمک می‌کند. به هر حال، فيلم پنجره‌های رو به رو را فرزان آزپتک، کارگردان ترک، ساخته است که در ايتاليا فيلم می‌سازد. اگر به نام کارگردان اين فيلم نگاه نمی‌کردی، هرگز نمی‌توانستی حدس بزنی که اين فيلم را کارگردانی ترک ساخته است. داستان فيلم ايتاليايی است و بازيگرانش و تهيه‌کنندگانش. کارگردانی آن هم در سطح بهترين فيلمهای اروپايی است. فيلم با وجود واقعگرايی تمام عياری که دارد از احساس عميق شاعرانه سرشار است. در ميانه‌ی ملال زندگی روزانه دو غريبه به زندگی خانوادگی زنی قدم می‌گذارند: يکی مرد کهنسالی که در ميان خيابان مبهوت مانده و نمی‌داند کيست، و شوهر زن او را به خانه می‌آورد و ديگر مرد ميانسال همسايه که از پنجره‌ی رو به رو به تماشای همسر مردی ديگر شادمان است و آن مرد کهنسال پای او را نيز به ميان اين خانواده‌ی چهارنفره می‌کشاند — خانواده‌ای که زندگی مشترکش بعد از ۱۰ سال و داشتن دو فرزند اکنون جز ملال نيست. و زن به اين ملال پی می‌برد. 


۲۸۴۳

شماره: ۲۷
درج: پنجشنبه، ۳۱ شهريور ۱۳۸۴ | ۱:۱۹ ق ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۳۱ شهريور ۱۳۸۴ | ۱:۱۹ ق ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • ديدار با پرويز

يکی از برکات اين «صفحه» برای من يافتن دوستان ناديده‌ای بوده است که با آنان جهان فرهنگی مشترک و درد مشترکی داشته‌ام. پرويز جاهد از همين دوستانی است که دوستی‌شان برای من بسيار مغتنم است. او دانشجوی دوره‌ی دکتری «سينما» در لندن است و شب سه‌شنبه به ديدنم آمد تا هم درگذشت پدرم را تسليت بگويد و ديداری داشته باشيم و هم گفت و گويی از علاقه‌ی مشترک‌مان: سينما. در يکی دو ساعتی که با هم گرم گفت و گو شديم، خاطرات مشترکی يافتيم از آشنايان و دوستان کاری و فيلمها و کارگردانان مورد علاقه. او ديروز در سايتش مطلبی درباره‌ی ديدار با من نوشت و يکی از عکسهايی را هم که از من گرفته بود در آنجا گذاشت. البته من نمی‌دانستم که او می‌خواهد عکس من را در سايت منتشر کند، اگر می‌دانستم لباس بهتری می‌پوشيدم و طرز بهتری می‌نشستم. به هر حال، در برخورد با دوستان وبلاگ‌نويس بايد هميشه مواظب بود! راستی، از او در روزنامه‌ی شرق، دوشنبه، و امروز نيز ترجمه‌‌ی گفت و گويی با سوزان سونتاگ به چاپ رسيده است.


۵۹۵۸

اول<۱۲۰۱۲۱۱۲۲۱۲۳۱۲۴

۱۲۵

۱۲۶۱۲۷۱۲۸۱۲۹۱۳۰>آخر

: صفحه

top
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / يكشنبه، ۷ خرداد ۱۴۰۲
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9